شناسنامه عملیات
تاریخ عملیات | 1362/12/3 تا 22/ 12/ 1362 |
رمز عملیات | یا رسول الله(ص) |
اهداف عملیات | تصرف هورالهویزه و جاده بصره- العماره و تهدید بصره از سمت شمال |
فرماندهی | مشترک |
سازمان رزم | مشترک |
سطح نبرد | بزرگ |
نوع عملیات | گسترده |
جبهه نبرد | سوسنگرد(طلائیه تا بستان) |
منطقه عملیات | جبهه جنوبی ـ هورالهویزه |
استعداد نیرو خودی | 246 گردان پیاده 37 گردان زرهی 7 گردان توپخانه |
استعداد نیرو دشمن | 122 گردان پیاده 29 گردان زرهی 23 گردان مکانیزه 14 گردان کماندو 4 گردان گارد جمهوری |
نتایج عملیات | آزادسازی 1000 کیلومترمربع در منطقه هور و 180 کیلومترمربع درجزایر مجنون و طلائیه. آشکار ساختن لزوم ایجاد، تقویت و توسعه یگان های دریایی برای انجام عملیات ها'>عملیات های آبی خاکی، زمینه سازی عملیات ها'>عملیات های بدر، والفجر 8، کربلا 3، 4 و 5 و همچنین زمینه ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران. |
تلفات و خسارات دشمن | 15 هزار کشته یا زخمی 1140 اسیر 6 هواپیما 9 هلی کوپتر 150 تانک و نفربر 200 خودرو |
غنائم | 10 دستگاه تانک و نفربر 60 دستگاه ماشین آلات مهندسی |
شناسنامه عملیات
تاریخ عملیات | 1362/12/3 تا 22/ 12/ 1362 |
رمز عملیات | یا رسول الله(ص) |
اهداف عملیات | تصرف هورالهویزه و جاده بصره- العماره و تهدید بصره از سمت شمال |
فرماندهی | مشترک |
سازمان رزم | مشترک |
سطح نبرد | بزرگ |
نوع عملیات | گسترده |
جبهه نبرد | سوسنگرد(طلائیه تا بستان) |
منطقه عملیات | جبهه جنوبی ـ هورالهویزه |
استعداد نیرو خودی | 246 گردان پیاده 37 گردان زرهی 7 گردان توپخانه |
استعداد نیرو دشمن | 122 گردان پیاده 29 گردان زرهی 23 گردان مکانیزه 14 گردان کماندو 4 گردان گارد جمهوری |
نتایج عملیات | آزادسازی 1000 کیلومترمربع در منطقه هور و 180 کیلومترمربع درجزایر مجنون و طلائیه. آشکار ساختن لزوم ایجاد، تقویت و توسعه یگان های دریایی برای انجام عملیات ها'>عملیات های آبی خاکی، زمینه سازی عملیات ها'>عملیات های بدر، والفجر 8، کربلا 3، 4 و 5 و همچنین زمینه ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران. |
تلفات و خسارات دشمن | 15 هزار کشته یا زخمی 1140 اسیر 6 هواپیما 9 هلی کوپتر 150 تانک و نفربر 200 خودرو |
غنائم | 10 دستگاه تانک و نفربر 60 دستگاه ماشین آلات مهندسی |
شرح مختصر نبرد
مقدمه
در پایان عملیات والفجر1، فرماندهان نظامی به درک جدیدی از توانایی های دشمن و وضعیت عمومی صحنه جنگ دست یافتند که بر اساس آن می بایست در شیوه رویارویی با دشمن و انتخاب زمین درگیری تغییرات اساسی داده می شد. همین درک موجب شد مرداب های هورالهویزه برای عملیات بعدی انتخاب شود. این ره یافت هنگام عملیات والفجر مقدماتی برای فرمانده کل سپاه حاصل شده بود،
در واقع، پس از آزادی خرمشهر، تغییر در زمین، نیرو و سلاح سه عامل اساسی دگرگون شدن ساختار نظامی و توانایی های ارتش عراق به شمار می رفتند که به همراه اطلاعات مناسب، موجب تسلط آنها بر صحنه نبرد شد.
ضرورت تغییر در شیوة نبرد، مهم ترین نتیجه گیری فرماندهان نظامی پس از عملیات والفجر مقدماتی بود. در این استراتژی، ابتکار عمل جایگزین منابع نظامی شد تا بن بست جنگ شکسته شود. مزید بر این، در صحنه تصمیم گیری عملیاتی، ارتش و سپاه تا حدود زیادی با استقلال عمل، به برنامه ریزی پرداختند. واگرایی در روابط ارتش و سپاه که از عملیات رمضان به شکل کم رنگی آغاز شده بود، در عملیات والفجر مقدماتی تقویت شد. اجرای عملیات به سبک گذشته، در این مرحله کارساز به نظر نمی رسید. سپاه خواستار آن بود که به طور جداگانه و مستقل و در مناطق مشخص، عمل کند، برای همین، در عملیات خیبر شکل جدیدی از سازمان رزم و هماهنگی بر مبنای هدف اصلی عملیات، به وجود آمد.
منطقه هورالهویزه به عنوان ابتکار عمل جدید در جنگ، با نظر سپاه پاسداران انتخاب شد و بر همین اساس، این منطقه به سپاه و منطقه زید نیز به ارتش واگذار شد. این دو منطقه به عنوان مناطق واسط، امکان دست یابی به هدف اصلی عملیات، یعنی پل نشوه را فراهم می ساختند که پس از رسیدن نیروها به آنجا، عملیات در مراحل بعد به سمت بصره ادامه می یافت. علاوه بر این، ارتش و سپاه یگان هایی نیز در اختیار یکدیگر قرار دادند؛ تیپ72 محرم، لشکرهای 14 امام حسین(ع) و 7 ولی عصر(عج) از سپاه در کنترل عملیاتی ارتش قرار گرفت، و لشکر92 زرهی از ارتش نیز که در خط دفاعی بود در همان منطقه کوشک ـ طلائیه در کنترل عملیاتی سپاه درآمد.
در وضعیت جدید، به دلیل نیاز به یک فرمانده هماهنگ کنندة و پیچیده شدن اوضاع جنگ،حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی به فرمان امام خمینی در زمستان 1362 به عنوان فرمانده عالی جنگ انتخاب شد و با تشکیل قرارگاه خاتم الانبیا(ص) در رأس سپاه و ارتش به صورت مشترک تشکیل شد. فرماندهی جدید جنگ و ستاد قرارگاه خاتم در ابتدای کار بیشتر هماهنگ کننده سپاه و ارتش و تأمین کننده نیازهای لجستیکی و پشتیبانی جنگ بودند و تدوین استراتژی عملیاتی و پیشبرد جنگ همچنان به دست فرماندهان نظامی انجام می شد.
ده روز پیش از عملیات خیبر و نیز هم زمان با آن، سه عملیات فریب در جبهه های شمالی و میانی اجرا شد. مهم ترین هدف مشترک آنها، انحراف ذهن دشمن از منطقه هورالهویزه بود. این عملیات ها'>عملیات ها عبارت بودند از: عملیات تحریرالقدس (21 بهمن 1362) در منطقه سد دربندیخان در شمال عراق، عملیات والفجر5 (26 بهمن 1362) در منطقه چنگوله در جنوب مهران و عملیات والفجر6 (3 اسفند 1362) در منطقه چیلات واقع در نزدیکی دهلران.
پشتیبانی همه جانبه از عراق
پیش از اجرای عملیات خیبر، رسانه های جمعی عراق و حامیان آن، تبلیغات گسترده ای را درباره توانایی های ارتش عراق در جلوگیری از حملات رزمندگان آغاز کردند و رژیم صدام نیز به صراحت اعلام کرد که هرگونه عملیات نیروهای ایرانی به داخل خاک عراق را با شکست رو به رو خواهد کرد. در این حال، در اواخر سال 1362 رادیوهای امریکا، بی.بی.سی، کلن، بغداد و اسرائیل تبلیغات گسترده ای درباره استقرار صدها هزار تن از نیروهای ارتش و سپاه در جبهه های جنوبی به راه انداختند و جالب اینکه، تحلیل گران و مفسران این رادیوها حتی محل عملیات آینده ایران را نیز پیش بینی کرده، بیشتر از منطقه بصره و مناطق شرقی آن نام می بردند.
پیش از آغاز عملیات خیبر، در سطح بین المللی و منطقه ای چند مسئله با اهمیت به وقوع پیوست:
الف) وزارت خارجه امریکا تصمیم این کشور را درباره حمایت علنی از عراق اعلام کرد.
ب) تحویل هواپیماهای سوپراتاندارد فرانسوی به عراق.
ج) تصویب قطع نامه شماره 540 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ در 9 آبان 1362. که در آن بدون اشاره به طرف متجاوز، خواستار قطع فوری همة عملیات ها'>عملیات های نظامی علیه هدف های غیرنظامی، از جمله شهرها و مناطق مسکونی و مناطق دریایی می شود.
د) انفجار مقر تفنگداران امریکایی در بیروت.
جایگاه عملیات خیبر در استراتژی نظامی ایران
در دوران جنگ اجرای عملیات در شمال بصره از اهمیت استراتژیک برخوردار بود. از لحاظ استراتژی نظامی و اهداف آتی جنگ، هدف این عملیات تصرف شهر بصره بود. به طور کلی جبهه های جنوبی به دلیل اهمیتی که در سرنوشت جنگ داشتند، در استراتژی نظامی از دو بُعد مورد توجه بودند:
1ـ به عنوان مناطق واسط برای رسیدن به بصره.
2ـ به عنوان مناطق اصلی که با هدف تصرف بصره عملیات در آنها اجرا می شد.
افزون بر این، مسئولان سیاسی و نظامی کشور معتقد بودند که اجرای عملیات بزرگ و موفق در جبهه جنوب، در تحقق تنبیه متجاوز ـ به عنوان استراتژی جنگ در بعد سیاسی ـ بسیار مؤثر خواهد بود.
دلایل انتخاب منطقه عملیات
منطقه هورالهویزه برای اجرای عملیاتی بزرگ در سال 1362 انتخاب شد. عملیات خیبر تا آن زمان ابتکار عملی بی نظیر در جنگ به شمار می رفت. پیچیدگی و پر مانع بودن خطوط دفاعی عراق در جبهه جنوب و وجود استحکامات و خاکریزهای متعدد، موجب شد تا فرماندهان سپاه در پی یافتن منطقه ای برای عملیات باشند که در آن استفاده از توانایی های خودی امکان پذیر باشد و از اجرای تک جبهه ای پرهیز شود. در این میان، منطقه هورالهویزه بیش از سایر مناطق از این ویژگی ها برخوردار بود. دلیل دیگر انتخاب این منطقه عملیاتی، بی توجهی دشمن به آن بود؛ زیرا عراق به تصور اینکه ایران از این منطقه دست به حمله نمی زند، سازمان نظامی مناسبی در آن مستقر نکرده بود، طوری که کل منطقه عملیاتی، از العزیر تا القرنه و جزایر مجنون را چند گردان پدافندی حفاظت می کردند.
هدف از عملیات خیبر، انهدام نیروهای سپاه سوم ارتش عراق، تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی و ادامه تک از جزایر و محور طلائیه به سمت نشوه و الحاق با نیروهایی بود که از محور زید به دشمن حمله می کردند. در این عملیات، همچنین در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا امکان تقویت های عمده، از سمت شمال به سپاه سوم ارتش عراق از میان برود.
وضعیت طبیعی منطقه
هور منطقه ای است عموماً هم سطح دریا که در بعضی جاها سطح آب آن دو تا سه متر بالاتر از آب دریا است و نسبت به مناطق همجوار گودتر می باشد و در مسیر رودخانه های قدیمی و دائمی به وجود می آید.
در منطقه هور الهویزه آب رودخانه سوئیب ـ که ادامه نهر سابله(نهر انشعابی کرخه) بوده و از وسط هور می گذشته ـ بعدها به علت مسدود شدن مجاری خروجی رودخانه، در سطح زمین های اطراف پخش و به آب هورالهویزه اضافه شده است.
روییدنی های منطقه هور عبارتند از:
"نی": ارتفاع آن از 2 تا 7 متر است و عمدتاً در جاهای عمیق می روید.
"بردی": ارتفاع آن معمولاً 1 تا 2 متر است.
"چولان": در جاهای کم عمق می روید و ارتفاع آن کمتر از 50 سانتی متر است.
به علت پوشش فشرده سطح هور از نی، بردی و چولان، تردد در آن تنها از معابری خاص(آبراه ها، نهرها و یا محل عبور حیوانات وحشی) صورت می گیرد.
موقعیت جغرافیایی منطقه
منطقه عملیاتی خیبر در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه واقع شده است. این منطقه از شمال به العزیر و از جنوب به القرنه ـ طلائیه(و نیز یک محور در زید) محدود می گردد. این منطقه دو طبیعت متفاوت دارد: هور و خشکی؛ که عرض آن 8 تا10 کیلومتر است و دو هور بزرگ، یکی هورالهویزه در شرق و دیگری هورالحمار در غرب، آن را احاطه کرده اند.
رودخانه دجله این منطقه را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده که سه چهارم آن در شرق رودخانه واقع است. ضمناً جاده مواصلاتی عماره ـ بصره در غرب رودخانه دجله قرار دارد.
همچنین جزایر مجنون شمالی و جنوبی داخل این منطقه عملیاتی واقع شده است. در این منطقه تأسیساتی نیز وجود دارد که عبارتند از: دکل های برق، دکل های تقویتی رادیو تلویزیون، تأسیسات و کارخانجات کاغذسازی، چاه های نفت و همچنین در حاشیه دجله حدود 50 روستا وجود دارد که هنگام عملیات خیبر، همه آنها دارای سکنه غیرنظامی بودند.
وضعیت دشمن
ارتش عراق در این منطقه، خط دفاعی مشخصی که دارای رده های مختلف پدافندی، موانع و استحکامات باشد، ایجاد نکرده بود. در داخل جزایر مجنون نیز نیرویی در حد یک گردان از افراد جیش الشعبی مستقر بود. همچنین در محور شمالی(العزیر ـ رُطه) و محور جنوبی(القرنه) نیز نیروهای مرزی به صورت پاسگاهی مستقر بودند. لیکن در محور طلائیه خط دفاعی مستحکم همراه با موانع و کانال وجود داشت. در محور زید نیز موانع و خطوط دفاعی دشمن از پیچیدگی خاصی برخوردار بودند.
به طور کلی، در منطقه عمومی خیبر، قبل از عملیات، این یگان ها آرایش نظامی داشتند:
لشکر19 پیاده شامل پنج تیپ پیاده و یک تیپ زرهی
لشکر6 زرهی شامل سه تیپ
نیروهای جیش الشعبی و پاسگاه های مرزی.
طراحی عملیات
طرح مانور
در طراحی عملیات، دو محور مستقل هورالهویزه و زید با هدف تصرف مناطق حساسی که می توانست زمینه ساز هجوم به بصره باشد، برای اجرای عملیات انتخاب شد. در محور هور، قرارگاه نجف(سپاه پاسداران) و در محور زید، قرارگاه کربلا(ارتش) برای اجرای عملیات مأمور شدند، با این تفاوت که عملیات اصلی و تعیین کننده، در هور انجام می شد.
در محور هور، پنج هـدف اصلی مشخص شد: 1ـ العزیر 2ـ القرنه 3ـ جزایر مجنون جنوبی و شمالی 4ـ نشوه 5 ـ طلائیه.
در محور زید، یگان های ارتش پس از عبور از خط، می بایستی روی پل نشوه(واقع در غرب نهر کتیبان) به یگان های سپاه ملحق می شدند و سپس در مرحله سوم، برای حمله به بصره طرح ریزی صورت می گرفت. در واقع، پل نشوه مرحله پایانی عملیات خیبر بود، اما بصره به عنوان هدف عملیات اعلام شد تا آمادگی یگان ها و خیزی که برداشته می شد، زمینه ساز مرحله بعدی عملیات باشد.
سپاه برای تصرف هدف های عملیات، پنج قرارگاه تشکیل داد و مأموریت تصرف هر هدف را به یک قرارگاه واگذار کرد:
1ـ قرارگاه نصر، با هدف تصرف و تثبیت محور العزیر، مأموریت داشت که با بستن جاده عماره ـ بصره، ضمن تأمین جناح شمالی عملیات، از ورود دشمن به جنوب این محور جلوگیری کنند. آنان برای رسیدن به این هدف و پشتیبانی از آن، می بایستی مسیری طولانی را طی می کردند.
2ـ قرارگاه حدید، با هدف تصرف و تثبیت محور القرنه، مأموریت داشت که سه راهی القرنه(محل تقاطع مسیر بغداد ـ بصره ـ عماره) را مسدود کنند.
3ـ قرارگاه حنین، با هدف تصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمال جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه.
4ـ قرارگاه فتح، با هدف شکستن خط پر مانع طلائیه و الحاق با قرارگاه حنین. قرارگاه فتح مأموریت داشت، با شکستن خط و باز کردن راه زمینی، امکان پشتیبانی قرارگاه های حنین، نصر و حدید را فراهم کند. همچنین، اجرای مرحله دوم عملیات به سوی نشوه و پل دوعیجی که قرار بود قرارگاه بدر انجام دهد، بستگی زیادی به باز شدن راه زمینی داشت.
5 ـ قرارگاه بدر، با هدف تصرف نیمه غربی جزیره جنوبی و پل نشوه، پس از آنکه قرارگاه حنین جزایر را تصرف کرده و قرارگاه حدید سه راه القرنه را تأمین کرد. به دلیل اهمیت مأموریت قرارگاه بدر، دو لشکر مهم سپاه به آن مأمور شدند.
6 ـ قرارگاه نوح نیز ترابری دریایی و پشتیبانی یگان های عمل کننده را در هور به عهده داشت.
علاوه بر این، با توجه به طولانی بودن عقبه خودی بر روی آب و نبودن عقبه خشکی و همچنین ضرورت سرعت عمل در انتقال نیرو به محورهای مهم، استفاده از تیم های هوانیروز در تدبیر عملیاتی در نظر گرفته شد. هوانیروز ارتش مأموریت داشت در امر انتقال نیرو و امکانات به محور عملیاتی هور ـ که فاقد راه زمینی بود ـ فعالیت کند. نیروی هوایی ارتش نیز پشتیبانی و پدافند هوایی را به عهده داشت. در این عملیات، هواپیماهای اف ـ 14 مأموریت برقراری امنیت هوایی و مقابله با جنگنده های میگ عراقی را به عهده داشتند.
سازمان رزم
در عملیات خیبر، نحوه هماهنگی سپاه و نیروی زمینی(ارتش) شکل دیگری غیر از آنچه قبل از این معمول بود، به خود گرفت. طوری که هدایت و فرماندهی عملیات برعهده قرارگاه خاتم الانبیا(ص) بود و دو قرارگاه کربلا(ارتش) و نجف(سپاه پاسداران) نیز تحت امر این قرارگاه اقدام به تک می کردند. علاوه بر این در این دوره اجرای مانور آزادی قدس در 90 منطقه کشور بود که در پی اعزام لشکرهای قدس به جبهه صورت گرفت. این طرح به تدریج در تمام استان ها و شهرستان های کشور فراگیر شد.
یگان هایی که از سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی در عملیات خیبر مأموریت داشتند، به تفکیک چنین بود:
الف) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
ـ لشکرهای 5 نصر، 8 نجف اشرف، 14 امام حسین(ع)، 17 علی ابن ابیطالب(ع)، 19 فجر، 31 عاشورا و 41 ثارالله.
ـ تیپ های مستقل 10 سیدالشهدا(ع)، 15 امام حسن(ع)، 18 الغدیر، 21 امام رضا(ع)، 33 المهدی(عج) و 44 قمر بنی هاشم(ع).
ـ تیپ های مستقل زرهی 20 رمضان، 28 صفر و 72 محرم.
ـ یگان دریایی(قرارگاه نوح).
در مجموع، سپاه پاسداران220 گردان عملیاتی و هفت گردان توپخانه در اختیارداشت.
ب) ارتش جمهوری اسلامی ایران:
ـ لشکرهای پیاده 21، 28، 55 و 77.
ـ لشکرهای زرهی 16، 81 و 92.
سازمان رزم دو قرارگاه عملیاتی نجف و کربلا که تحت امر قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) بودند، به شرح زیر بود:
1ـ قرارگاه نجف(سپاه پاسداران)
سپاه پاسداران برای اجرای عملیات قرارگاه های زیر را تحت امر قرارگاه نجف تشکیل داد:
ـ قرارگاه نصر، شامل لشکر5 نصر و تیپ15 امام حسن(ع).
ـ قرارگاه حدید، شامل تیپ44 قمر بنی هاشم و تیپ21 امام رضا(ع).
ـ قرارگاه فتح، شامل لشکر27 محمدرسول الله(ص)، تیپ33 المهدی(عج)، تیپ18 الغدیر، تیپ20 رمضان، تیپ28 صفر و لشکر92 زرهی ارتش.
ـ قرارگاه حنین، شامل لشکر17 علی ابن ابیطالب(ع)، لشکر41 ثارالله و تیپ10 سیدالشهدا(ع).
ـ قرارگاه بدر، شامل لشکر8 نجف، لشکر31 عاشورا و لشکر19 فجر.
2ـ قرارگاه کربلا
ارتش جمهوری اسلامی برای اجرای عملیات یگان های زیر را تحت امر قرارگاه کربلا به کار می گرفت:
ـ یگان های ارتش: لشکرهای21، 77 و 28 پیاده و لشکر81 زرهی.
ـ یگان های سپاه: لشکر های14 امام حسین(ع) و 7 ولی عصر(عج) و تیپ زرهی72 محرم.
گفتنی است که لشکرهای16 و 92 زرهی ارتش در حین عملیات به کار گرفته شدند. علاوه براین، طرح ریزی شده بود که در محورهای عملیات فریب، سپاه پاسداران با 5 تیپ و یک لشکر اقدام به تک نماید.
شـرح عملیـات
یک روز پیش از اجرای عملیات، نیروها وارد هور شده و تا حد ممکن در داخل آبراه ها پیشروی کردند و سرانجام در ساعت 21:30 سوم اسفند 1362 عملیات خیبر با رمز "یا رسول الله(ص) " آغاز شد.
در مرحله اول عملیات در منطقه قرارگاه نجف، قرارگاه های نصر و حدید موفق شدند در محور العزیر و القرنه هدف های خود را تصرف کنند. در جزایر، وضعیت عملیات مطابق برنامه پیش نمی رفت. عدم پاک سازی جزایر مانع از آن شد که در شب اول عملیات الحاق انجام شود و به همین دلیل، قرارگاه فتح که می بایست پس از پاک سازی جزیره، به آن محور ملحق می شد، با مشکل مواجه گردید و با وجود شکستن خط و رسیدن به نزدیکی محل الحاق، مجبور به توقف شد و سرانجام، به دلیل حضور پر شمار قوای دشمن در محور طلائیه و مقاومت آنها، به رغم اجرای چند حمله برای الحاق یگان ها در دو محور طلائیه و جزیره، این مهم میسّر نشد. ارتش عراق پس از کشف اهداف عملیات و محورهای اصلی تک، تلاش اصلی خود را ابتدا روی پاک سازی حوالی جاده بصره ـ العماره و سپس روی طلائیه متمرکز کرد.
تمرکز آتش دشمن در طلائیه، که زمینی بسیار محدود را شامل می شد، فوق العاده بود. چنانکه شهید حجت الاسلام میثمی که در آنجا حاضر بود، می گفت:
هرکس در طلائیه ایستاد اگر در کربلا هم بود، می ایستاد.
ضرورت مقاومت در طلائیه به دلیل اهمیت این محور برای کل عملیات بود، چرا که در صورت الحاق و پاک سازی، عقبه خشکی برای نیروهای خودی وصل می شد و عملیات در ابعاد جدیدی گسترش می یافت.
در محور زید، قرارگاه کربلا موفقیتی به دست نیاورد و صبح عملیات یگان های عمل کننده در خط قبل از عملیات مستقر شدند. این وضعیت مانع از آن شد که یگان های قرارگاه نجف بتوانند در محورهای القرنه و العزیر باقی بمانند، زیرا امکان پشتیبانی آنها وجود نداشت و راه زمینی نیز همچنان مسدود بود.
از سوی دیگر، دشمن با حضور سریع در منطقه که با اعلام آماده باش در مرکز استان عماره و انتقال یگان هایش همراه بود، با قوای زرهی و اجرای آتش، فشار زیادی بر این محور وارد می کرد؛ لذا، یگان های قرارگاه های نصر و حدید به ناچار به جزیره شمالی برگشتند. از این پس، جزیره، محور کنش و واکنش دو طرف درگیر بود و. اوضاع نامناسب و بسیار سخت شد و تمام دستاوردها در حال زوال بود، طوری که محسن رضایی فرمانده کل سپاه به یکی از روحانیان حاضر در قرارگاه گفت:
در طول جنگ، ما این جور ذوب نشدیم.
برای خارج شدن از این وضع نگران کننده، سپاه تصمیم گرفت بار دیگر تمام توان خود را برای باز کردن محور طلائیه به کار گیرد. از سوی دیگر، اوضاع نابسامان جبهه موجب تزلزل عمومی نیروها شده بود و حفظ جزایر نیز در هاله ای از ابهام و تردید قرار داشت.
در پنجمین روز عملیات (1362/12/8)، پس از آنکه اخبار اوضاع جبهه به تهران گزارش شد، آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده جنگ، به منطقه آمد و به سرعت خود را به سنگر فرماندهی سپاه رساند. وی به برادر محسن رضایی گفت:
اعلام کردیم که هر کس (هر یگان) هر چه در چنته دارد بیاورد میدان.
برادر رضایی نیز پاسخ داد:
ما هم گفته ایم که افراد تا حد فرمانده لشکر باید بجنگند. حتی اگر سازمان رزم سپاه مختل شود.
پس از نشست فرماندهان عملیات با آقای هاشمی، برای خارج شدن از بن بست، حمله مجدد از محور طلائیه تشخیص داده شد تا شاید با باز شدن راه زمینی، گره عملیات گشوده شود. در 10 اسفند 1362 حمله مورد نظر آغاز شد. اما مشکل عبور از زمین های آب گرفته مانع بزرگی بود.
با وجود تلاش فراوان یگان های سپاه، به دلیل مقاومت نیروهای عراقی و آتش بسیار شدید آنها، بازهم حمله نیروهای خودی در محور طلائیه ناکام ماند. نیروهای دشمن که در آغاز حمله مجبور شدند برخی مواضع خود را ترک کنند و عقب بروند، با فرا رسیدن روز، پاتک های پیاپی خود را آغاز کردند و سرانجام، مانع پیشروی لشکر14 امام حسین(ع) و لشکر27 حضرت رسول(ص) شدند. در جریان حملات دشمن، برادر حسین خرازی فرمانده لشکر14 امام حسین(ع) به شدت مجروح و دست راستش قطع شد و او را از میدان خارج کردند.
با توقف پیشروی در محور طلائیه، وضعیت جدیدی پدید آمد. ارتش عراق پس از آنکه توانست رزمندگان اسلام را از محورهای العزیر، القرنه و طلائیه وادار به عقب نشینی کند، بیرون راندن نیروهای مستقر در جزایر را نیز محتمل می دانست، به ویژه آنکه از لحاظ عقبه، آتش، دفاع ضد هوایی، زرهی و ضد زره و ده ها عامل دیگر، بر نیر
![]() |
شکار تانک ها در هور |
![]() |
توسل بعثی ها به جنایات جنگی برای پایان جنگ |
![]() |
دومین شهید مسجد |
![]() |
عطوفت در عین جدیت |
![]() |
نفوذی ای که برای خیبر آفریده شده بود |
x □ - » |